جواب معرکه
یکی بود یکی نبود . توی یک شهر با صفا پشت اون کوه ها توی اون دور دور ها یک مردی زندگی می کرد . ان مرد چند سالی کارمند بانک هست . اوایل وقتی چشمانش به ان همه پول خورد شگفت زده شد و برای همه ی ان پول ها نقشه کشید و بعد ها ارام ارام ان نقشه ها را اجرا کرد و بیش از نیمی از ان پول ها را برای خود بر می داشت . در حدی این کار را ادامه داد که الان یک خانه زندگی اربابی برای خود بر پا کرده بود . چند وقتی بعد برادرش را به خانه ی خود دعوت کرد . برادر وقتی که چشمانش به ان خانه و زندگی خورد ، از چشمانش قطره اشکی فرو ریخت ، چون می دانست ان خانه با چه پول هایی درست شده است . مرد وقتی اشک های برادرش را دید ، خیال کرد برای خانه ی زیبایش شگفت زده شده است . خندید و گفت : برادر جان این خانه برای تو هم هست چرا گریه می کنی .
برادر که اشک هایش را پاک می کرد با خشم و ناراحتی گفت : من حتی خجالت می کشم به ان خانه و زندگی ات نگاه بیندازم . تو چطور انقدر بی شرف شده ای که با پول ان بیچاره ها برای خودت چنان زندگی درست میکنی ؟ میدانی که بیشتر انها با جون و دل کار کرده اند که توانستند ان پول ها را بدست بیاورند و حال تو انقدر نامرد و بی وجدان هستی که تمام ان پول ها را برای خودت مصرف کردی و برای خود چنین زندگی دست و پا کردی . واقعا نمیدانم دیگر به تو چه بگویم فقط می خوام یک نصیحت برادرانه بهت بکنم اینم ان است که : دلت را به مال حرام خوش نکن همانطور که امده همانطورم میرود و بدان که مال حرام هیچ وقت به خانه نمی رسد و سر نوشت ماندگاری ندارد
چند وقتی از دیدار مرد با برادرش می گذرد . و ان مرد حال در راه بازگشت به خانه ی خود است که در راه می شنود یک خانه ی گران قیمت در شهر اتش گرفته . و او با شنیدن ان خبر به سرعت خود را به خانه ی خود می رساند و با چیزی که می بیند حس میکند قلبش ثانیه ای می ایستد و دست و پایش شل می شوند و به زمین می افتد . تمام خانه اش در حال اتش گرفتن است و یک کوه اتش در حال اوج گرفتن بود . مرد چند لحظه ای وسط خیابان زار زد تا وقتی که دستان کسی را روی شانه اش احساس میکند . به صاحب دستان نگاه میکند و برادرش را در حالی که بالای سرش ایستاده می بیند . برادر با غم به او نگاه میکند میگوید : هیچ وقت به حرفایم گوش نکردی و هر دفعه خودت را بدبخت کردی اما میدانی الان خیلی خوش حالم چون درس گرفتی که دیگر با مال مردم عسق و حال نکنی
خیلی زیاد شد متاسفم ولی خب دیگه حالا برات فرستادم امیدوارم به دردت بخوره